اي امت شكوه … اى امت اسلام و ملت هاى با كرامت
در هر جامعه ای دنیا پرستانی هستند که وابستگیشان (به دنیا) در حدی ست که دیگر هیچ اثری از دین و انسانیت وکرامت برایشان باقی نمانده، یا ملاحظه افرادی را می کنند که زیانی به دنیای مادی آنها نرسد، یا اینکه (مراقبند) چیزی از هوس وشهوتهایشان کاسته نشود. این وابستگی آنها را به انجام هر گناهی میکشاند، وهمه مقدرات را فدای جاه طلبی بیشترکرده وهر مانعی را که زیانی به این وابستگی ها داشته باشد را از خود دور میکنند. و در هر جامعه ای ساده لوح هایی هستند که از نتیجه گفتار، کردار و آنچه می کنند آگاه نیستند، وکسانی هستند که از بازگویی ومنتقل کردن هر چیزی که میشنوند لذت میبرند هر آنچه که به دستشان میرسد پخش می کنند (شایعه سازی کرده) هرچندکه آن ویرانگر باشد وآثار فاجعه واری بر اهل و دور و نزدیک وغریب وبر جامعه و امت داشته باشد. وهمه آنها به عبارتی مواد مبتذلی هستند که حکومتهای فاسد از آنها برای گسترش فساد، ترویج باطل، نشر اراجیف، وگسترش ترس و وحشت در میان مردم استفاده میکند تا اهداف وسیاستهای کثیف خود را محقق سازند، آزادی خواهی را نابود کرده، به درخواستهای تغییر و اصلاح پایان دهند و تصویری وحشتناک بین مردم ترسیم کنند و همه چیز را زیر نظرگرفته و از همه چیز با خبر شوند تا مبادا کسی به فکر مخالفت باسیاستهای خفه کننده ونفس گیر بیفتد. ایجاد ترس (بین مردم) سلاحی مرگبار ست که دشمنان خارجی و داخلی از آن علیه مردم وکشورها و ملل استفاده میکنند. وبیشترین چیزی که متصدیان اصلاح وتغییر را خسته میکند واز آن در مقابل جنبشهای آزادی خواه و ظلم ستیز استفاده میشود فرآیند ترساندن و ارعاب مردم از قوت دشمن و تاکید بر انسداد راه برای ایجاد تغییر و زنده ماندن جنبش، و همچنین (القای) اینکه به حکم دین و عقل و رعایت مصلحت هیچ راهی جز سکوت و قبول واقعیت نیست می باشد، حتی اگر (به واسطه آن) مردم را فقیر و دردمند کرد، با آنها با تندی و تحقیر وتوهین برخورد کرد و به شکنجه و قتل متوسل شد. و در این حین افرادی بين مردمان وامت هستند كه زمين همواری براي صحه گذاشتن بر این اراجیف اند، وهماهنگ و همسو با کمپینهای ترس و وحشت و تبلیغات وحشتناک انجام وظیفه میکنند، (بدین ترتیب) دیگر هیچ مبنا واساسی برای مردمان و امت باقی نمیماند، انسانیت آنان به طور کامل از درون خودشان کنترل میشود، ودیگر هیچ مانع ومزاحمی برای واقعیت ظالمی که مستکبران آن را تحمیل کرده انذ وجود ندارد که ذهنشان درگیر آن شود و بلکه مقداری از ظلمشان کاسته شود. توده های هر ملتی باید برای از خطر فریب خوردن و باور کردن این اراجیف و تبلیغات وحشت وترس که توسط ارتشها ونیروهای افساد زیر امر دولت های استبدادی شایعه میشود خود را حفظ کنند، باید پناه ببرند به: بصیرت و آگاهی عینی از این مسائل، کارآیی عملی در برخورد با آنها، توانایی افشای آنها و مقابله با آنها، نفوذ وخنثی کردن تاثیر آنها با اراده ای مستحکم، و ایجاد مراکز روشنگری تا توده ها برای ارزیابی و یافتن پاسخ به آنها مراجعه کنند. ایمان به خداوند متعال که هر چقدر عمیقتر و متمرکزتر و با عظمتر باشد، توانایی بسیار مستحکمی برای خنثی کردن وشکستن فرآیند ارعاب و اشاعه ناهنجاری و تبلیغاتی که به هدف نابود کردن معنویات مؤمنان پخش میشود است، مؤمنانی که اعتماد مستحکمشان به خداوند منان ست ودر محاسباتشان اولویت اولشان حدود الهی، ترس از خدا، قدرت و پاداش الهی بوده و آنها را بر همه چیز برتر میپندارند. امت اسلام و ایمان و مقاومت، در میان پیروان خود نمونه های زنده و شگفت انگیزی در تمام زمینه های قدرت، استقامت، اعتقاد و پایداری دارند، از جمله در زمینه: شجاعت بی نظیر، برتری ارزشی در مقابل دردها و زخم ها، شکست دادن همه اراجیف و تبلیغات ارعاب و وحشت آفرینی توسط دشمنان؛ هر چند که موقعیت مناسب برای ایجاد فضای وحشت میباشد. این برتری و پایداری و شکست اراجیف و شایعات نتیجه ایمانی راسخ و مستحکم همچون استحکام کوه های با شکوه و راسخ، آگاهی و بصیرتِ اعتقادی و راهبردی و شعله رسالت الهی خاموش نشدنی میباشد. بیایید با قلبی پاک و سالم آیات مبارک 172 تا 175 از سوره آل عمران را بخوانیم : {الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ * الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ * فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ * إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}. در جریان جنگ احد، پس از کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از ارتش مسلمانان و درد مادی ومعنوی ناشی از شکست مشقت بار به علت سرپیچی نگهبانان از دستور رسول خدا و ترک پُست خود به هدف جمع آوری غنایم و پس از آنکه مسلمانان تلخی شکست را چشیدند امر الهی نازل میشود و مسلمانان را مکلف میکند تا با لشکرِ پیروز مشرکین برخورد کنند، اینجاست که سپاه شکست خورده اسلام می خروشد، همچون شیرانی غیور و خشمگین برای دین خدا، که آنان ایمان به قدرت وتوان و جبروت خداوند دارند و باور دارند که خواست خداوند محقق میشود لذا به خداوند توکل داشته و راضی به سرنوشت الهی اند چه پیروزی چه شهادت، و پیروزی و شهادت در راه خداوند سود بزرگیست. و پاداش ایمان سرشار و توکل زیاد آنها به خدا در سخت ترین شرایط آن است که: {فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ} و آنها به بزرگترین سود و بالاترین درجه رضوان الهی رسیدند {وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ}. تهدیدهای آنان که در بین مردم ترس می افکنند مردم همان تهدیدهای شیطان است، آنها سربازان شیطانند و هر کس از شیطان و سربازانش بترسد این ترس باعث می شود آنها ترس از خداوند را فراموش سازند و اوامر شیطان را محقق کنند و همانا هر کس در ترس و امیدش شیطان را با خدا شریک سازد بی درنگ از پیروان شیطان است، چه خطرناک است وقتی مؤمنی موضع و جایگاهش را بر مبنا و همسو با تهدید صادره از شیطان وسربازنش قرار دهد و در نتیجه از قلمرو ولایت الهی خارج شده و به شیطان و اطاعت از او بپیوندد. {إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}، آری امکان ندارد شخصی یا جماعتی به خدا ایمان داشته باشد و ترس از شیطان داشته باشد، و هرگز امکان جمع بین ترس از شیطان و ترس از خدا نمیباشد. پیروزی و عزت و کرامت شهادت و رحمت خداوند برای کسانیست که حق عبودیت او را ادا کرده و در راه جهاد الهی پایدار مانده اند، توکل بر خدا را سپر خود کرده و همه رفتار و گفتار و قیام وقعودشان تنها برای خداوند و بر مبنای دین وشریعت و در سایه ایشان میباشد. ملت و مردمي که به خاطر وحشت وتهدید های تهدیدکنندگان وترس از هزینه دادن و تحمل سختی راه اصلاحات وتغییر وآزادمنشی را رها میکنند و زندگی تحقيرآمیز و فریبنده را بر راه بازپسگیری عزت و کرامت وکسب رضای خداوند ترجیح میدهند، بايد (به ناچار) سازندگی و پیشرفت توانایی خود را متوقف کنند و اگر در خدمتگزار حکمرانان نباشند به هیچ قدرتی نمیرسند، حکمرانی که تغییر را قبول نمیکنند و هر دستگاه یا گروهی که به دنبال تغییر باشد و ملت ومردم را تشویق به مطالبه آن کند را نیز قبول ندارند. وسوسه برانگیزترین (برترين) وسیله برای تغییر که با بیشترین قوت وضع را به روال صحیح خود باز میگردادند و آزار واذیت استبداد را متوقف می سازد همانا دسترسی به علم و پیشرفت و دسترسی پیدا کردن به اسباب قدرت و کسب عوامل مقاومت میباشد. این همان چیزی است که استبداد آن را به عنوان یک تهدید جدی و غیر قابل تحمل میبیند و همه توان خود را برای شکست هر نوع تلاشی برای دست یافتن به آن به کار میگیرد. پس آیا صحیح ست که امتی یا مردمی مسیر رشد و پیشرفت خود را متوقف کنند و همانند مرده ها بی حرکت وخشک بمانند تا آنکه آنها را تحقیر و فقیر و تضعیف کرده و از آنها بهره برداری میکند و به آنها توهین و تحکم می نماید و آنها را به روشهای مختلف رنج وشکنجه می دهد از تغییری که حقوق و شرافت و کرامت مردم را به آنها باز می گرداند و انسانیت و نقش با کرامت آنها در این دنیا را به رسمیت می شناسد در امان باشد؟!! عيسى أحمد قاسم الموافق 27 مارس 2019م