بيانيه اَيت الله شيخ عيسى قاسم ۱۴ فوريه ۲۰۱۹
بسم الله الرحمن الرحيم
والصلاة والسلام على سيدنا محمد وآله الطيبين الطاهرين.
بحرین عزیز وطنی اسلامی، عربی و با کرامت ست که نیازمند به دستیابی به استقرار در سایه ایجاد شرایطي صحیح و جدید بر اساس روابط عادلانه بین ملت و حکومت است.
شرایط و روابطی که تحقق پیشرفت، شکوفایی، امنیت، استقلال و عزت مورد توقع آن را ضمانت نماید.
شرایط و روابطی که لازمه ضروری آنها تغییر واضح در موضع حکومت نسبت به نگاهی که به ملت دارد و طریقه ای که با آنان تعامل میکند است، باید تعاملی محترمانه با ملت داشته باشد و انسانیت، کرامت و کل حقوق آنها را به رسمیت بشناسد که از جمله آن حقوق حق سیاسی ست، حقی كه از تمامی لحاظ های دینی، عقلي و منطقی و بر اساس زبان علم، زمانه و عرف جهانی حق ثابتی ست.
مشکلات بزرگ بحرین که در اثر مواجهه های موجود بوجود آمده اند به پایان نمی رسند الا با به پایان رسیدن این مواجهه، مواجهه ای که راهی برای پایانش نیست مگر ایجاد رابطه ای از نوع جدید بین دو طرف ملت و حکومت، که جایگاه ملت و مصدریت آن در امر هدایت حیات و انتخاب مسیر سرنوشت خود را به رسمیت بشناسد بدون آنکه آنچه ملت به دست خود نساخته و خارج از اراده و خواست اوست آن هم به زور بر او تحمیل گردد.
هر که از اهل بحرین چه حکومت و چه غیر آن کاری کند که بحرین میدان درگیری دائم و مشکلات متراکم باقی بماند تا وجود این وطن بسوزد، او به خاطر این جرم و خیانتش مدیون است.
و هر کشوری از دیگر کشورها که برای بقای اين درگیری ها و مشکلات و خسارت ها کمک کند بجا ست که وطن و اهلش او را دشمن خود بشمرند، گوش به کلامش ندهند، کلام لَغوی را که مدعی ست نصیحت است نپذیرند و به امری که میخواهد بر آنها تحمیل کند تن ندهند.
بیایید انگشت بر مشکل اساسی در بحرین بگذاریم، مشکل اساسی فقدان عدالت در تعامل حکومت در ابعاد سیاسی، حقوقی، قضایی، اقتصادی، اجتماعی و تمامی ابعاد است و همچنین تحت فشار و سختگیری گذاردن دینی و علمی ملت است، و آنچه همه اینها آن را باعث می شود و ایجادش را آسان می گرداند حذف سیاسی ملت و حذف تمامی قدرت ملت می باشد، و این امری ست که مانع اصلاحات حقیقی برای بحرانهای مختلف می باشد و علاجی ناقص برای مشکلات مردم است مگر اینکه حق مشارکت سیاسیِ مردم داده شود، حقی که در قانون اساسی ضمانت شده است.
مقدسات ملت و مفاخر دینی اش از ظلم سیاسی و تخلفات و پیگرد بی رحمانه اش در امان نبوده است. مساجد، حسینیه ها، نماز و مراسم عاشورا، فریضه خمس و زکات و موسسه های دینی مورد تعدی و تجاوز قرار گرفته و حرکت تبلیغ دینی مورد مواخذه و پیگرد بوه و بشدت بر آن سخت گرفته شده است.
اساسا وجود هیچ حکم و حکومتی در هر سرزمینی معنا پیدا نمی کند مگر با حفظ و احترام به انسانیت انسان، از هر ملتی و تحت سیطره هر نوع نظام و حکومتی که باشد.
مسوولیت هر حکومتی سعی برای اعتلای ارزش انسانی تا بالاترین حد، حضور ملت در صحنه، رشد و نمو و تلاش برای افزودن بر عزت و کرامت ملتی ست که تحت سیطره آنها ست و همچنین از مسوولیت هایش پیشرفت فعالیت و تولید مثبت خیرخواهانه ملت و پیشرفت در امور مختلف زندگی آنان ست که از مستلزمات راحتی و کرامت ملت اند.
هر حکومتی (باید) خدمتگزار مصلحت های معنوی و مادی ملت باشد و الا دلیل وجودی خود را از دست می دهد.
مصیبت بزرگ آنجایی ست که سیاست با مصلحت های مادی یا معنوی ملت در تضاد افتد.
و این بر خلاف وظیفه حکومت است که ملت امنیتش را از دست دهد.
و فریب بزرگی ست که حکومت این را به اسم حفظ امنیت انجام دهد. این خلاف وظیفه و منکری بزرگ است که کرامت ملت لگدمال شده، آزادی اش سلب شود و حق ملت برای مطالبه حقوق سیاسی اش منکر شمرده شود و به خاطر این مطالبه به شدیدترین مجازات محکوم گردد.
از ظلم های آشکاری که سیاست مرتکب می شود این است که عموم ملت از رسیدن به قوت (غذای) خود منع شود، از خیرات بلادش، ثمره تلاشش و نتیجه عرق جبینش محروم گردد، و (بجای آن) از تلاش فرزندان ملت برای ارهاب و شکنجه خودشان بهره گرفته میشود و حیاتشان را به سختی دائم و جهنمی غیر قابل تحمل تبدیل میکند.
چطور میشود این ظلم و منکری زشت نباشد که سیاست داراییهای ملت را که در اختیار دارد برای ساختن زندان ها، وارد کردن سلاح های مرگبار، سموم کشنده (گازهای اشک آور) و (جذب) مزدوران وحشی و شکنجه گرانی دارای ضمائر خبیث و مرض های روحی و (جلب) طراحان نقشه های فساد و ارهاب و سرپوش گذاردن بر جرم و برای تغذیه رسانه های جنایتکار و گمراه کننده و کذاب که نابودگر امنیت و اخلاق و دشمن دینند صرف کند؟
این جنگ تمام عیار علیه ملت با اموال خود ملت است ، اموالی که ملت با عرق جبین برای ارزش ها، معنویات، راحتی و رفاه خود تولید کرده است.
و از (مظاهر) دشمنی و قساوت سیاست با ملت تخصیص دادن بودجه های هنگفت و نقشه های خبیثانه و خریدن افراد بی ضمیر برای افروختن آتش فتنه طائفی بین مذاهب دینی و گروه های مختلف و تفکیک وحدت ملت و گسستن آن است، گسستنی که همه را نابود نماید، که اینها ضمانت کننده غلبه سیاست نادان با اجتماع بر معارضینش است.
همه مخلصان (خیر خواهان) بحرین از فرزندان بحرین و چه غیر از آن خواهان آرامش یافتن بحرین از درگیری های داخلی هستند، درگیری هایی که بسیار طولانی شده و هزینه های زیادی را باعث گشته است و زیانهای فراوانی به میهن و وحدت آن، خاک آن و افرادش زده و هنوز ادامه دارد و همچنان هزینه میدهد و سبب زیانهای افزون تری میگردد.
توقف درگیری ها و پایان یافتن هزینه ها و به آرامش رسیدن وطن ضرورتی جدی ست.
رسیدن به این هدف مسوولیت حکومت است و چیزی نیست جز هماهنگی سیاست با وظیفه طبیعی وصحیحی که بر عهده هر حکومتی در قبال ملتش است و آن چیزی نیست جز خدمت به ملت و امت، هم خدمت رسانی به مردمانشان و هم به سرزمینهایشان (آبادانی سرزمینها) چه در حال و چه در آینده، و اینها مستلزم آن است که حکومت با خواست و رضایت و موافقت ملت تشکیل شود.
بعد از این هماهنگی ایجاد شده نه فقط درگیری ها بین ملت و حکومت متوقف می شود بلکه همکاری جدی برای برگرداندن عافیت به میهن، ترمیم آنچه درگیری ها باقی گذاشته و بازسازی خسارتهای حاصله شروع میشود و حرکت به سمت پیشرفت و سازندگی انسانها و خاک میهن با بیشترین درجه (سرعت) ممکن آغاز شده و زمین احیا شده و انسان ها سعادتمند می گردند.
و اما شما ای ملت کریم بحرین شما تا زمانی که در راه اسلام و ارزش ها و شریعت و اهداف آن حرکت کرده و متخلق به اخلاق اسلامی بوده و به احکام آن پایبند باشید و به رسول ص و ائمه اطهار ع اقتدا نموده و به علما رجوع نمایید در مسیر عزت، بزرگی، کرامت، پیشرفت، پیروزی و رسیدن به آرزوهای خیر و هدف های عالی مرتبه و رسیدن به پیروزی در تمامی میادین در حرکت خواهید بود.
شما ملت بحرین تا زمانی که در راه خدا عمل می نمایید، امر و نهی الهی را رعایت نموده، به دنبال عزت دین خدایید، هدفتان برپایی عدالت بر روی زمین است و بسیار خواهان مصلحت بندگان خدا هستید و برای هم وطنانتان و برای هر انسانی در امت و همه انسانها مخلصید بسوی عزت و پیروزی و مجد گام بر میدارید
{ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ …}.
عيسى أحمد قاسم
١٤ فبراير ٢٠١٩م